الساندرو بائوساني


 

نويسنده : الساندرو بائوساني




 
الساندرو بائوساني alessandro bausani خاورشناس، زبان شناس، دين پژوه و متخصص تاريخ عقايد و اديان و ادبيات ملل در سال 1921 در شهر رم به دنيا آمد. در رشته زبان هاي شرقي به تحصيل پرداخت و از پانزده سالگي آموزش زبان هاي عربي، فارسي، ترکي، و اردو را آغاز کرد. در سال 1943 با گذراندن رساله اي راجع به “تحويل تاريخي نحو فارسي” به اخذ درجه دکتري نايل آمد.
بائوساني زبان و ادبيات عربي را نزد پروفسور فرانسيکويلي، فارسي و ترکي را نزد پروفسور، روسي، زبان هاي ايران پيش از اسلام، به ويژه پهلوي ساساني را نزد پروفسور آنتونيو پاليارو، اردو را نزد دکتر رياض الحسن، عبري و زبان شناسي تطبيق سامي را نزد پروفسور گيدي و پروفسور فورلاني، اسلام شناسي رانزد پروفسور گيدي، و تاريخ مسيحيت شرق را نزد پروفسور ريچوتي فرا گرفت.
بائوساني به بيش از 25 آشنا بود؛ بدين معني که مي توانست با 13 زبان حرف بزند و تحقيق کند و بنويسد و با 12 زبان ديگر بنويسد و بخواند و ترجمه کند: فرانسه، انگليسي، آلماني، ايتاليايي، اسپانيايي، پرتغالي، روسي، يوناني، رومي، چکي، لهستاني، سوئدي، نروژي، فارسي، ترکي، اردو، هندي، پاکستاني، چيني، پشتو، سندي، بلوچي، باسکي، اندونزي، مالزي، مالايايي، بنگالي و سنسکريت. وي قرآن کريم را به ايتاليايي بليغ و روان ترجمه کرد و بر آن شرح و توضيحي نوشت. در زبان و ادبيات چيني و ژاپني در حد يک استاد متخصص آگاهي داشت.
از جمله صفات ممتاز بائوساني، فروتني، بي ريايي و سادگي کم نظيرش بود که هيچ تشابهي با غرور و نخوت برخي خاورشناسان اروپايي نداشت. او بارها درباره ابوريحان بيروني، بابرشاه و علامه محمد اقبال لاهوري ونيز تاريخ خاورشناسي در ايتاليا و دانشگاه هاي کراچي، حيدرآباد، سندپيشاور، لاهور، داکا و راجشاهي پاکستان سخنراني کرد و مطالعات دقيقي درباره اقبال به عمل آورد و مقالات بسياري راجع به شعر و فلسفه او نوشت و چندين اثرش را از زبان اردو به ايتاليايي ترجمه کرد. به همين علت مردم پاکستان حق شناسي و محبت خاصي نسبت به او مي ورزيدند و هر وقت به آن سرزمين سفر مي کرد، از تعظيم و تکريم و مهمان نوازي اش فرو گذار نمي کردند.
بائوساني به زبان و ادبيات فارسي دلبستگي خاصي داشت و از اخذ دکتري، بلافاصله با عنوان معلم داوطلب فارسي در دانشگاه رم مشغول شد و بعدها در دانشگاه زابل نيز به تدريس آن پرداخت. وي اندکي بعد از پايان جنگ جهاني دوم در موسسه ايتاليايي خاور ميانه و خاور دور (يعني ايسمئو که رياستش را پروفسور توچي برعهده داشت)، عهده دار تدريس اسلام شناسي، تاريخ ايران، ادبيات فارسي و زبان و ادبيات اردو شد. در سال 1951 در دانشگاه رم مسابقه اي براي انتخاب معاون کرسي زبان و ادبيات فارسي به عمل آمد و بائوساني برنده شد. در همين سال رياست بخش برنامه هايي راديويي ايتاليا براي ايران و افغانستان هم به او محول گرديد. در سال 1954 به اخذ درجه فوق دکتري در دو رشته مجزا نايل شد؛ تاريخ اديان و مذاهب، و زبان و ادبيات فارسي، در 1957 کرسي استادي زبان و ادبيات فارسي در مدرسه عالي زبان هاي شرقي وابسته به دانشگاه ناپل به او تفويض شد و از سال 1962 تدريس رشته اسلاميات هم به او محول گرديد.
پروفسور بائوساني عضو تعدادي از مجامع علمي و ادبي در کشورهاي مختلف، از جمله “مجمع بين المللي علماي تاريخ اديان” بود و در دايره المعارف اسلامي ليدن مقالات متعددي در موضوعات اسلامي نوشت. همچنين در دايره المعارف کاتوليک، مقالات متعددي درباره اديان شرق به قلم اوست. در کتاب تاريخ اديان که جمعي از دانشمندان زير نظر پروفسور نيکولاتورکي نوشته شده، همکاري کرد و فصل مخصوص به اسلام را نگاشت.
پروفسور بائوساني بارها کنفرانس هايي در دانشگاه تهران به زبان فارسي ايراد کرد.
وي دهها، کتاب، رساله و مقاله از خود به يادگار نهاد که از مهم ترين آنهاست:
1- اديان ايران (PERSIA Religiosa)، در اين کتاب درباره تاريخ پيدايش و تحول تشيع و فرق اسلامي در ايران بحث کرده است، 1959.
2- تاريخ ادبيات ايران، 1960، به زبان ايتاليايي که پروفسور ژان ريپکا خاورشناس چکسلواکي در تفريظ آن شرحي در مجله ادبي خاور شناسي آلماني نوشته و حق او را ادا کرده است.
3- تاريخ ادبيات پاکستان، 1958.
4- ايرانيان، اين کتاب در تاريخ مختصر ايرانيان از دوران مادها تا عصر حاضر و همچنين از اوضاع فرهنگي و اقتصادي و تمدن به زبان ايتاليايي نوشته شده، 1962.
5- دين اسلام، حاوي تاريخ مختصر اسلام و فرق و مذاهب آن و شرحي درباره احکام و اصول عقايد آن؛ مندرج در کتاب “تمدن هاي شرق” که در چهار مجلد به قلم گروهي از خاورشناسان نامي و متخصصان اروپايي نوشته شده و به همت پروفسور توچي با نقشه هاي فراوان و عکس هاي رنگي و سفيد و سياه از سال 1957 تا 1962 به چاپ رسيده و در نوع خود در اروپاکم نظير است. در جلد چهارم اين کتاب درباره هنر کشورهاي مصر قديم، بين النهرين، آسياي صغير، منطقه فرهنگي يوناني و رومي، ارمنستان، گرجستان، ايران باستان و ايران اسلامي، ترکيه، افغانستان، هند و پاکستان و.. سخن به ميان آمده است.
6- تاريخ مختصر ادبيات فارسي، عربي، ترکي، اردو، مالزي، پشتو، بلوچي و کردي مندرج در کتاب “اسلاميات”.
7- ترجمه قرآن (corano) با مقدمه مشروح، يادداشتها و توضيحات (شامل: تاريخ نزول، شرح تدوين قرآني به صورت کنوني، سبک آيات، وضع عربستان در زمان بعثت، زندگاني پيامبر اکرم (ص)، تأثير قرآن در ايجاد علومي از قبيل تفسير و کلام، نفوذ قرآن در حيات مسلمانان، مندرجات قرآن همچون: الهيات، احکام و شرايع، اخلاقيات، تفسيرهاي مشهور، چاپ هاي قرآن و ترجمه هاي معروف در زبان هاي اروپايي، مسأله اصالت متن قرآن و زبان هاي اروپايي، مسأله اصالت متن قرآن و...) وي در ترجمه خود سبکي روان و شيوا به کار برده و در مقدمه و ملحقات کتاب، اطلاعات فراواني براي فهم معضلات و رموز و داشتن تاريخ کتاب درج کرده است.
8- ترجمه جاويدنامه اقبال لاهوري با شرح و تفسير و مقدمه فصل 1952.
9- گلچيني از اشعار اقبال، ترجمه از فارسي و اردو به ايتاليايي، با حواشي مفصل، 1956.
10- ترجمه رباعيات خيام، 1956.
11- ترجمه اشعار ابن سينا، مشتمل بر ترجمه و شرح رباعيات و قصائد فارسي و عربي منسوب به شيخ الرئيس ابوعلي سينا و مقدمه اي درباره زندگي او، 1956.
12- ترجمه متون ديني زرتشتي، 1957.
13- سه رساله عرفاني اسلامي، مشتمل بر ترجمه و تفسير معراج نامه منسوب به ابن سينا و رساله عقل سرخ شهاب الدين سهروردي و يک رساله مالزيک تأليف عارف سوماترايي شمس الدين پسائي، 1962.
14- افکار ديني جلال الدين بلخي رومي در مجله شرق جديد، 1953.
15- تعريف سبک هندي در ادبيات فارسي در مجله آنالي، 1957.
16- مقام استاد غالب در تاريخ شعر زبان اردو و ادبيات فارسي در هند، مجله اسلام، 1959.
17- در قصيده از فروغ بسطامي و پسرش در ستايش پاپ که به مناسبت رسيدن هديه اش براي امام جمعه به اصفهان فرستاد، سرودند و نسخه خطي آن در تصرف بخش شرقي آکادمي لينچي در رم است.
18- يک نسخه خطي فارسي مربوط به سفارت حسين خان، مقدم آجودان باشي در سال 1838 و 1839.
19- دو اقتباس دينکرت از قرآن در مجله مطالعات شرقي، 1956.
20- يادداشت هايي از درباره ميرزا بيدل در مجله آنالي، 1954.
21- ترجه کامل گلشن راز جديد، تأليف محمد اقبال با حواشي وتوضيحات.
بائوساني در جهان خاورشناسي مقام ارجمندي احراز کرد و پاره اي از آثارش را اهل فن مطلقاً بديع، بکر و بي نظير مي شمارند و ترجمه آن را به زبان هاي ديگر توصيه مي کنند.
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.